-
Unbearable lightness of being
یکشنبه 6 خردادماه سال 1386 03:28
اگر ما شایستگی برای دوست داشتن نداریم شاید به خاطر آن است که خواهانیم تا دوستمان بدارند به جای آنکه بدون ادعا و توقع به سویش رویم و تنها خواستار حضورش باشیم هیچ گاه یک سگ نمیگوید :"گوش کن ، از اینکه هر روز نان روغنی به دهان بگیرم خسته شده ام ، نمیتوانی چیز جدیدی برای من پیدا کنی ؟" هر بار با اشتیاق نان روغنی را...
-
Death
سهشنبه 1 خردادماه سال 1386 15:44
-We've met before, haven't we? I don't think so. Where was it you think we met? -At your house. Don't you remember? No. No, I don't. Are you sure? -Of course. As a matter of fact, I'm there right now. What do you mean? You're where right now? -At your house. That's crazy, man. -Call me. Dial your number. Go ahead
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1386 14:04
بیش از اینها آه آری بیش از اینها میتوان خاموش ماند
-
خوب باشی
شنبه 25 فروردینماه سال 1386 15:39
هیچ چیزی بیشتر "بد نیستم" در جواب "خوبی" از آدمی که دوستش داری آدمو نمیریزه به هم !
-
زندگی
سهشنبه 21 فروردینماه سال 1386 13:12
دیروز : چیزیه که باید خوب پرش کرد سعی کنی خوب پرش کنی و اگه شکست ... به درک مهم نیست امروز : حتی اگه پرش نکنی خودش پر میشه میتونی فکر کنی خوب پرش کردی یا سعیتو بکنی خیلیم فرقی نمیکنه به هر حال تو خیلی کاری نکردی به این راحتی هم نمیشکنه اگه هم شکست فرقی نمیکنه فردا : ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 18 فروردینماه سال 1386 15:44
-میتونم ازت خواهش کنم نری ؟ --آره میتونی -خب پس حالا میتونیم بشنیم و ... --من که قبول نکردم
-
simple mistake
سهشنبه 7 فروردینماه سال 1386 03:45
Take a chance Lose it all
-
Karma police
یکشنبه 5 فروردینماه سال 1386 04:06
I've given all I can It's not enough I've given all I can But we're still on the payroll
-
just new year , nothing special
جمعه 3 فروردینماه سال 1386 03:21
یعنی الان واقعا سال بعده؟ پس چرا من چیزی حس نکردم؟ حتما خواب موندم! ولی خوب که فکر میکنم میبینم که اصلا نخوابیدم حتی بوس کردن مامان و بابا و بقیه هم یادم میاد ، پس حتما بیدار بودم ولی یه چیزی (در بهترین حالت) این وسط مشکل داره خب حتما سال بعده دیگه
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1385 02:02
People cry for various reasons When someone dies When they are left alone When they can't stand it anymore ...Anymore
-
ایمان بیاوریم به آغاز
شنبه 19 اسفندماه سال 1385 04:44
اگر به سویت اینچنین دویده ام به عشق عاشقم نه بر وصال تو به ظلمت شبان بی فروغ من خیال عشق خوشتر از خیال تو
-
Arms
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1385 03:31
They follow me home Disturbing my sleep But I´ll find a place A place where they cannot find me Maybe I´m lost Maybe I´m scared But too many times I´ve closed the doors behind me
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1385 02:56
انتظاز سنگی است برای توازن حیات و سرنوشت ما چنین بوده است
-
به باران بگویید نبارد
پنجشنبه 3 اسفندماه سال 1385 02:39
قبل ترها بغض را فرو میخوردم حالا اما بغض مرا فرو میبرد در خود ... و باز هم عطش خاموش نخواهد شد امتحان سختیه...
-
Don't care
جمعه 13 بهمنماه سال 1385 12:14
وقتی حرکتت روی دایره باشه و حتما بخوای تا آخر بری دیگه هیچ فرقی نمیکنه از کدوم طرف بری ، چپ یا راست ! بالا یا پایین ! فقط نقطه شروعت مهمه که البته با یه کم اغماض اونم خیلی اهمیتی نداره . آخر خط همیشه یکیه هیچ ربطیم نداره که تو بهترین کاری که میتونستی رو انجام دادی یا نه ؟ تند رفتی یا کند ؟ پ.ن : این قضیه به راحتی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 26 دیماه سال 1385 02:49
همیشه جایی میرسد که باید چشمها را بست و گفت : که تمام شد میدانی ... لحظه ها میروند و خاطره ها میمانند تا همیشه و من تمام آن خاطره ها و تمام این دلتنگیها را دوست میدارم سخت است به جایی رسیدن که بدانی دیگر هیچ کاری نمیتوان کرد ... آری این هم تمام شد و من ماندم و ... I hope you don't understand
-
blink of an eye
جمعه 22 دیماه سال 1385 12:50
میدونی بدترین حالت اینه که حتی ندونی در آینده چه اتفاقی بیفته خوبه ! ندونی حداقل چی باید دعا کنی... I hope you don't understand
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 دیماه سال 1385 13:19
آدمایی که دروغ میگن یا خیلی ترسو ان یا خسیسن ... و من فکر میکنم بزرگترین دروغگوها به دسته اول اختصاص دارن پ.ن . روی خیلی تاکید دارما
-
Forrest Gump
دوشنبه 11 دیماه سال 1385 05:27
-What’s the matter Mama? -I’m dying Forrest -Why are you dying Mama? -It’s my time It’s just my time Don’t you be afraid sweetheart Death is just a part of life Something we’re all destined to do I didn’t know it Bu I was destined to be your mama I did the best I could -You did good -Well I happen to believe you make...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 دیماه سال 1385 19:30
بازم میگم حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد دردهایی هست برای کشیدن... و ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 آذرماه سال 1385 11:37
میدونی یه مشکل خیلی بزرگی که داریم چیه ؟ اینکه اکثر وقتا فراموش میکنیم دلیل وجود سایه خورشیده ! و در واقع بین این دو تا خوشیده که اصالت داره ، به هیچیم بستگی نداره ! اصلنم نسبی نیست !
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 آبانماه سال 1385 15:41
میگفت زبون چون از مغز دستور میگیره دروغ میگه اما ... چشما چون از دل دستور میگیرن هیچوقت نمیتونن دروغ بگن ! پ.ن : فهمیدن زبونشون ولی ... پ.ن۲ : من زبونشونو میدونم پس ...
-
Life has to go on Jack , with or without God
دوشنبه 29 آبانماه سال 1385 12:22
How many lives do we live ? How many times do we die ? They say we all lose 21 grams at the exact moment of death , Everyone And how much fits into 21 grams ? How much is lost ? When do we lost 21 grams ? How much goes with them ? How much is gained ? How much is gained ? 21 grams The weight of stack of five nickels...
-
not even pride remained
شنبه 20 آبانماه سال 1385 19:20
توی تاکسی نشسته بودم ... یه پسر با دوستِ دخترش کنارم توی صندلی عقب نشسته بودن دختره به پسره میگفت "این هفته کلا داشتم یه کتاب روان شناسی میخوندم ." (ظاهراً از این کتابا بود توش توصیه میکنه که این کارو بکن این کارو نکن ) خلاصه خانوم میگفتن: "یکی از چیزایی که توی کتاب خیلی باهاش حال کردم این بود که : با همه دوست باش ولی...
-
As good as it gets
یکشنبه 14 آبانماه سال 1385 16:31
با اینکه توی بازیگرای سینما از نظر حسی با اقتدار Al Pacino رو بیشتر از همه دوست دارم و به شدت با نقشاش احساس نزدیکی میکنم ولی بازم نمیشه انکار کرد که بین بازیگرا Jack nicholson یه چیز دیگس !
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 16:41
اما این بار دیگه کاملا تو تصمیمم جدیم ، جدی جدی ... اگه خود خدام بیاد بگه اشتباهه میگم خوب بالاخره آدما باید اشتباه کنن دیگه
-
We hope your rules and wisdom choke you
یکشنبه 30 مهرماه سال 1385 13:50
یه سری تصمیمایی هست که آدم میدونه اشتباهه ولی میگیره یه سری کارایی هست که آدم میدونه اگه انجام بده ... ، ولی انجام میده یه سری آدمایی هستن که آدم میدونه ... ، ولی ... یه سری جاهایی ... و من عاشق این تصمیما و این جور کارام حالا هی بگین این کار منطقی نیست ، اون چیز با عقل جور در نمیاد و ... یه حسی (شاید حتی یه چیزی...
-
Each of us is matched somewhere in the world by our exact double
شنبه 22 مهرماه سال 1385 12:45
دیشب و پریشب سه رنگ Kieslowski رو دیدم . به ترتیب اول Blue بعد Red و بعدش هم White ... و با اقتدار از White بیشتر از اون دو تای دیگه خوشم اومد . ۳ بار دیدمش ، کلا شخصیتاش خیلی مجذوبم کردند . اون مجسمه شکسته که کارول میبوسیدش ، شخصیت میکولای ، و از همه بیشتر جایی که اون آخر فیلم با دوربین داره دومینیک رو میبینه و اون...
-
Monsieur Verdoux
شنبه 15 مهرماه سال 1385 01:21
این چارلی چاپلین فوق العادست ... با کشتن یه آدم میشی جنایتکار با کشتن یه میلیون آدم میشی قهرمان !
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1385 10:47
قبلنا وقتی ضرب المثل " آب رفته به جوب بر میگرده " رو میدیدم همش احساس میکردم یه باگی داره تا اینکه دیروز این شعرو دیدم : گر چه آب رفته باز آید به رود ماهی بیچاره اما مرده زود پ.ن : در واقع آبه فقط رفتنش مهمه واسه ماهیه نه اینکه یه موقع برمیگرده