باید از همان وقتها میدانستم که اگر گذاشتی اهلی ات کنند، مثل روباه توی شازده کوچولو، بفهمی نفهمی خودت را به این خطر انداخته ای که بالاخره روزی، جایی کارت به گریه کردن بکشد.
یا از همان اول باید جلوی این اهلی شدن را بگیری یا اگر نگرفتی آن آخر دیگر هیچ کاری از دستت ساخته نیست. باید همه عواقبش را به جان بخری. باید قبول کنی که این اهلی شدن خیلی هم دو طرفه نیست. تاریخ انقضایش هم برای همه یکسان نیست. هیچ راه برگشتی هم به آن دنیای قبل از اهلی شدن وجود ندارد. خلاصه این فرآیند اهلی شدن این قدرها هم بی خطر نیست که آدم اجازه بدهد به دست هر گلی اهلی بشود. وقتی اهلی شدی دیگر مهم نیست گلی که تو را اهلی کرده چه جور گلی است. اصلا میداند اهلی شدن یعنی چه یا نه؟! آخر میدانی این هم از آن چیزهایی است که این روزها پاک فراموش شده... آن وقت دیگر چه انتظاری میتوانی داشته باشی از گلی که حتی نمیداند اهلی شدن یعنی چه؟
اینجا است که دیگر کار از کار گذشته است. و آن وقت است که آن گل برای تو با میلیونها میلیون گل دیگر فرق کرده است و توی همه ستاره ها شده است همین یکی و به هر جا که نگاه میکنی فقط همین یکی را میبینی و...
همین جاست که دیگر هیچ راه برگشتی نیست
پ.ن. امان از این شازده کوچولو...
:)
معنی این شکل بالا رو خودت میفهمی و همین بسه.
...در آمد که: خوشگلید اما خالی هستید. برایتان نمیشود مُرد...
به قول خودت امان از شازده کوچولو ولی راستش من طرفدار شدید کامو ام هرچند که هرچه میگردم "آدم اول" اش را پیدا نمیکنم
"انسانها این حقیقت را فراموش کردهاند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زندهای نسبت به چیزی که اهلی کردهای مسئولی. تو مسئول گُلِتی."
جاست این کِیس...
غم دل با تو گویم ، غار
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست ؟ .....
حمید جان خیلی خوشحال شدم که درباره ی شازده کوچولو نوشته بودی خیلی خوشحال شدم تو وبم این نوشتتو میذارم با اجازه البته خلاصه گلم راضی باشی اگهبدونی چقدر شازده کوچولو دوست دارم نمیدونی که در کل عالی بو آقا حمید
راستی یادم رفت که بگم من کاملا با نوشتت هم عقیدم بیشتر از این کارا کن آقا حمید
سلام
ببخشید ترجمه اشعار شما کار کیه؟