Different

قهوه را باید تلخ بخوری،


فقط باید فیلم های اروپایی را نگاه کنی به خصوص از نوع شرقی اش و دیگر خیلی که بخواهی غرب بروی باید به ایتالیا برسی


باید منتقد جدی هالیوود باشی و...


موسیقی را باید کلاسیک گوش کنی، یا Rock Bandهای دهه 60 و 70


باید کانت بخوانی، سارتر را زندگی کنی و کامو را پرستش...


موهایت باید بلند باشد و آن ته ریش همیشه باید روی صورتت حفظ شود،


هفته ­ای حداقل یک تئآتر شهر که جزء لاینفک برنامه های توست،


موسیقی داخلی فقط نامجو، شعر هم فقط شاملو، فیلم هم فقط بیضایی و کیارستمی...



بله تو یک روشنفکر هستی و با همه کاملا فرق داری


دیگران اصلا...



و من فرسنگها با دنیای تو فاصله دارم


من قهوه را با شیر و شکر زیاد دوست دارم، تازه یک لیوان چایی عصر را با 100 لیوان قهوه هم عوض نمیکنم


فیلمهای اروپایی را دوست دارم اما هنوز همه فیلمهای محبوبم هالیوودی اند، هنوز یکی از کارگردانهای محبوبم اسپیلبرگ است و به نظرم در ازای هر 10 فیلم خوب هالیوودی یک فیلم اروپایی خوب هم به زور ساخته میشود


من هنوز نمیدانم چه سبک از موسیقی را دوست دارم اما میدانم کلاسیک خیلی دوست ندارم.


من هم Pink Floyd و Queen و ... را زندگی کرده ام اما BSB و Abba و خیلی دیگر از این جوادها را هم دوست دارم.


---خب اینقدرها هم فاصله نداریم---


موی بلند را دوست ندارم


با تئآتر هم که کلا مشکل دارم


نامجو را دوست دارم اما شجریان و سراج و حتی اندی و منصور و ... را هم گوش میکنم. کمال تبریزی و حاتمی کیا را هم به بیضایی و کیا رستمی ترجیح میدهم



میبینی رفیق... فاصله مان زیاد است