اینجا ایران است
"شرق توقیف شد"
میدونی، خوب که فکر می¬کنم همین 61 شماره¬ام که منتشر شد خیلی زیاد بوده. همین 7-8 تا کافه شرقیم که در اومده خیلی به یه جای خیلیا فشار آورده.
میدونی، هر از چند گاهی یه تلنگر بهت میزنن که شک نکنی اینجا ایرانه. که فکر نکنی میشه یه اتفاقی بیفته اینجا.
می¬دونی، این چیزا رو باید ببینی که یه وقت شک نکنی باید بکنی بریا.
می¬دونی، ما خیلی خوشبینیم به خدا. ]...[خلیم اصلا که هر بار که یه چیز کوچیک می¬بینیم شاد میشیم باز.
می¬دونی حالا چرا توقیف شده؟ به خاطر مصاحبه با یه خانوم شاعری که لزبین بوده. میگن ترویج همجنس¬بازی بوده! بابا برین هر جایی که تابلوی مونالیزا آویزونه رو ببندین، آخه داوینچی¬ام بچه باز بوده!
...
..
.
بابا تو مملکتی که مردمش هنوز بلد نیستن چه شکلی لباس بپوشن و موهاشون چه شکلی باشه اصلا روزنامه یعنی چی؟ این جلف بازیا چیه؟ بابا مردم هزار تا مشکل معیشتی دارن اون وقت میگی چرا روزنامه توقیف شده؟
بابا اینجا رئیس جمهورش میگه: "ما در ایران تقریبا آزادی مطلق داریم". اون وقت انتظار داری...
...
..
.
یکی می¬گفت: "ما واکسنشو زدیم. همون روزی که جامعه رو بستن. همون موقعی که توس رو تعطیل کردن. همون وقتی که 12 تا روزنامه تو یه شب توقیف شد."
...
..
.
خوب گفته رحمانیان:
"ما اشتباه می‌کنیم. آنها کارشان را درست انجام می‌دهند.آنها می‌گویند شما نباید روزنامه داشته باشید. ما زور می‌زنیم که روزنامه داشته باشیم. آنها هم می‌گویند اشکالی ندارد شما روزنامه داشته باشید ما هم توقیف می‌کنیم."
...
..
.
حالا دیگه میشه پنج¬شنبه تا لنگ ظهر خوابید. به قول حسین:
"زنگ می‌زند و می‌گوید که شرق را بستند. اسمش غرب که نبود، شرق بود. شرق هم یعنی جایی برای بستن. شرق یعنی جایی برای گرفتن دل‌خوشی‌های کوچک. خیالت را راحت می‌کنند که یک هفته منتظر نمانی تا پنج‌شنبه بشود و بروی شرق بخری و کافه‌اش را بخوانی. این‌جا تنها کاری که بلدند این است که خیالت را راحت کنند."
...
..
.
یادمه شوهر خالم اون اولایی که اومده بود ایران از هر اتفاق عجیب غریبی که به زعم خودش می¬افتاد کلی شاکی میشد. یه بار یکی از دوستاش بهش گفته بود: "رادیو گوش می¬کنی؟" شوهر خالم گفته بود: "نه" اونم بهش گفته بود: "یه بار که اول یکی از اخباراشو گوش کنی مشکلت حل میشه. میگه اینجا ایران است صدای جمهوری...."